در سال‌های اخیر، اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) به‌عنوان رویکردی میان‌رشته‌ای توانسته است نقشی مؤثر در سیاست‌گذاری عمومی و مدیریت تغییرات اجتماعی ایفا کند. این رویکرد با بهره‌گیری از بینش‌های روان‌شناسی، علوم شناختی و اقتصاد، به ما نشان می‌دهد که انسان‌ها همیشه تصمیمات منطقی و اقتصادی بهینه نمی‌گیرند، بلکه عوامل رفتاری، هیجانی و اجتماعی در تصمیم‌گیری آن‌ها تأثیر پررنگی دارد. از این منظر، به‌کارگیری ابزارهای اقتصاد رفتاری می‌تواند سیاست‌گذاران، نهادهای اجتماعی، سازمان‌های مردم‌نهاد و حتی کسب‌وکارها را در سوق‌دادن جامعه به تغییرات مثبت اجتماعی یاری کند.

در این نوشتار ابتدا مرور کوتاهی بر مفهوم اقتصاد رفتاری خواهیم داشت و سپس به معرفی ابزارها و روش‌هایی می‌پردازیم که با بهره‌گیری از آن‌ها می‌توان رفتار انسان‌ها را به سمت رفتارهای مسئولانه‌تر و مورد نیاز جامعه هدایت کرد.

۱. اقتصاد رفتاری: ترکیبی از اقتصاد و روان‌شناسی

اقتصاد رفتاری مبتنی بر این فرض است که انسان‌ها اغلب تصمیماتی دور از بهینه‌سازی صرف می‌گیرند. به عبارت دیگر، فرد ممکن است به دلیل مسائل روان‌شناختی، فشارهای اجتماعی، یا عادات رفتاری، تصمیماتی بگیرد که مطابق مدل‌های مرسوم اقتصاد کلاسیک نیست. این الگوهای رفتاری می‌توانند بیانگر سوگیری‌های ذهنی (Cognitive Biases)، تنبلی تصمیم‌گیری، تأثیرات اجتماعی و غیره باشند.

فهم این الگوها به سیاست‌گذاران و فعالان اجتماعی کمک می‌کند که به جای تمرکز صرف بر سازوکارهای مالی یا قوانین تحمیلی، محیط انتخاب (Choice Architecture) و نحوه ارائه اطلاعات به شهروندان را طوری طراحی کنند که افراد به سمت تصمیم‌های مطلوب‌تر از نگاه اجتماعی حرکت کنند.

۲. ابزارهای کلیدی در اقتصاد رفتاری برای تغییرات مثبت

الف) معماری انتخاب (Choice Architecture)

  1. پیش‌فرض‌ها (Defaults)
    • یکی از مهم‌ترین ابزارهای اقتصاد رفتاری، تنظیم پیش‌فرض برای گزینه‌های مختلف است. افراد معمولاً به گزینه پیش‌فرض تمایل دارند چون کمترین زحمت و هزینه فکری را می‌طلبد. بنابراین، اگر سیاست‌گذار گزینه پیش‌فرض را به شکلی تنظیم کند که مطلوب اجتماعی باشد (مثلاً تنظیم پیش‌فرض واریز به حساب پس‌انداز یا اهدای عضو پس از مرگ)، رفتار افراد به‌طور ناخودآگاه به سمت آن هدایت می‌شود.
  2. آرایش گزینه‌ها
    • نحوه چینش و ارائه گزینه‌ها نیز تأثیر بسزایی بر تصمیم‌گیری دارد. مثال: در یک بوفه یا فروشگاه، قرار دادن غذاهای سالم در ردیف‌های چشم‌گیر و دم‌دستی باعث می‌شود افراد بیشتر سراغ آن‌ها بروند.
  3. اطلاع‌رسانی دقیق و ساده
    • ساده‌سازی اطلاعات و پرهیز از ارائه داده‌های پیچیده یا گیج‌کننده، منجر به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر می‌شود. مصرف‌کنندگان معمولاً در مواجهه با اطلاعات فراوان و تخصصی دچار سردرگمی و تنبلی تصمیم‌گیری می‌شوند.

ب) یادآورها و اعلان‌های رفتاری (Nudges)

  1. اعلان‌های کوچک در زمان مناسب
    • ارسال پیامک، ایمیل یا نوتیفیکیشن در لحظه یا محل مناسب، انگیزه افراد برای انجام رفتار مثبت را تقویت می‌کند. به‌عنوان مثال، یادآوری صرفه‌جویی در مصرف انرژی در ساعات اوج مصرف.
  2. مقایسه اجتماعی (Social Comparison)
    • اعلام این‌که همسایگان یا همکاران شما چقدر در رعایت یک رفتار مثبت جلوتر هستند، می‌تواند حس رقابت مثبت و همگانی ایجاد کند. مثال: در قبض برق نشان دادن این‌که شما چقدر بیشتر یا کمتر از میانگین محله برق مصرف کرده‌اید.
  3. تأکید بر هنجارهای اجتماعی (Social Norms)
    • برجسته کردن این واقعیت که «اکثر مردم کاری را انجام می‌دهند»، اغلب محرک قدرتمندی برای پیوستن فرد به رفتار مورد نظر است. مثال: بیان این‌که «۷۵ درصد مشتریان ما درخواست حذف قبض کاغذی کرده‌اند و از قبض الکترونیک استفاده می‌کنند.»

ج) طراحی محیطی (Environmental Design)

  • طراحی فضاها و محیط‌های شهری به صورتی که افراد را به رفتارهای سالم و اجتماعی‌تر سوق دهد. مثلاً ایجاد مسیرهای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری جذاب و ایمن، دسترسی آسان به سطل‌های بازیافت و تفکیک زباله در نزدیکی منازل.

د) انگیزه‌های مالی کوچک اما هدفمند (Micro-incentives)

  • پاداش‌های کوچک مالی یا امتیازی برای رفتارهای مثبت اجتماعی، مانند شرکت در پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری منابع، حمل‌ونقل عمومی یا کار داوطلبانه. اگرچه انگیزه مالی بزرگ نیست، اما تأثیر روان‌شناختی آن در کوتاه‌مدت می‌تواند محرک باشد.

۳. نمونه‌هایی از کاربرد اقتصاد رفتاری در تغییرات اجتماعی

  1. کاهش آلودگی هوا
    • در برخی شهرها، ارسال پیامک‌های یادآور برای روزهای آلودگی بالا همراه با مشوق‌هایی برای استفاده از حمل‌ونقل عمومی یا تاکسی‌های اشتراکی منجر به کاهش سفرهای تک‌سرنشین شده است.
  2. افزایش پس‌انداز بازنشستگی
    • تنظیم پیش‌فرض برای کسر درصدی از حقوق به‌صورت خودکار در حساب پس‌انداز، بدون نیاز به اقدام هر باره کارمند، توانسته نرخ پس‌انداز را به‌طور چشم‌گیری افزایش دهد.
  3. ارتقای تغذیه سالم در مدارس
    • قرار دادن میوه و سبزیجات در جلوی سلف مدارس و محدودکردن نمایش هله‌هوله‌ها در مناطق کم‌دسترس باعث شده دانش‌آموزان به‌طور ناخودآگاه رژیم غذایی سالم‌تری داشته باشند.
  4. بالابردن نرخ اهدا عضو
    • در برخی کشورها، پیش‌فرض ثبت‌نام برای اهدای عضو در هنگام دریافت گواهینامه رانندگی، نرخ مشارکت را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده است.

۴. ملاحظات اخلاقی در استفاده از ابزارهای اقتصاد رفتاری

اگرچه نوج‌ها (Nudges) و ابزارهای اقتصاد رفتاری می‌توانند فواید زیادی برای جامعه داشته باشند، اما ملاحظات اخلاقی متعددی نیز وجود دارد:

  1. شفافیت: باید اطمینان حاصل شود که افراد می‌دانند در معرض نوج یا معماری انتخاب قرار گرفته‌اند و این فرایند به‌طور پنهانی آن‌ها را دستکاری نمی‌کند.
  2. حق انتخاب واقعی: سیاست‌گذاران باید مراقب باشند که گزینه‌های واقعی همواره در دسترس باشد و افراد احساس نکنند بدون رضایتشان هدایت می‌شوند.
  3. حریم خصوصی: استفاده از داده‌های شخصی برای شخصی‌سازی اعلان‌ها و محرک‌ها نباید منجر به نقض حریم خصوصی شود.
  4. عدالت و برابری: نباید این ابزارها به‌گونه‌ای طراحی شوند که تبعیض یا دسترسی نابرابر را تشدید کنند.

۵. جمع‌بندی و چشم‌انداز آینده

ابزارهای اقتصاد رفتاری فرصتی بزرگ برای سوق‌دادن جامعه به سمت تغییرات مثبت در حوزه‌های مختلف، از صرفه‌جویی انرژی و حفاظت از محیط زیست گرفته تا بهبود تغذیه و ارتقای سلامت عمومی، ایجاد کرده‌اند. سیاست‌گذاران و نهادهای اجتماعی می‌توانند با بهره‌گیری از تکنیک‌هایی مانند پیش‌فرض‌های هوشمند، اعلان‌های مناسب و طراحی محیطی، رفتار انسان‌ها را به گونه‌ای هدایت کنند که هم با منافع فردی آن‌ها سازگار باشد و هم اثرات مثبتی بر کل جامعه بگذارد.

در عین حال، مهم است که این رویکرد با رعایت شفافیت، احترام به آزادی انتخاب و در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی اجرا شود. همان‌طور که اقتصاد رفتاری نشان داده، انسان‌ها گاه به راهنمایی و جهت‌دهی کوچک و خلاقانه نیاز دارند تا بهترین نسخه از تصمیم‌هایشان را عملی کنند و همین امر می‌تواند تغییرات اجتماعی چشم‌گیری را به همراه داشته باشد.